Saturday, April 30, 2011

گزیده ای جالب از نحوه اداره (مرکز غیبی) تبریز توسط علی مسیو


مرکز غیبی به رهبری علی مسیو ، مبتکر ایجاد و تربیت واحدهای مسلح خلقی در دفاع از انقلاب مشروطیت بود. چهره‌هایی چون ستارخان در اثر این ابتکار بدل به قهرمانان انقلاب شدند. مرکز غیبی با ابتکار مستقیم علی مسیو در هر محله وکوی تبریز مرکز تربیت وآموزش تشکیل داده بود.
در این دوران که اوج فعالیت مرکز غیبی وشخص علی مسیو است ، ما شاهد کاردانی ، کارایی ، هوشیاری وخردمندی او هستیم.چنین نمونه انقلابیونی به لحاظ تاریخی در جهان انگشت شمار هستند.در این زمان نفوذ معنوی مرکز غیبی در میان مردم فوق العاده بود.
تشکیلات منظم و درایت رهبری اجتماعیون _ عامیون بویژه شخص علی مسیو سبب اعتبار وکامیابی‌های بسیار بود. مجموعه قیام تبریز در دست مرکز غیبی بود.
پنهان کاری در حددی رعایت میشد که حتی افرادی نظیر باقر خان سالار ملی ازکم و کیف مرکز غیبی و تشکیلات با اینکه خود تحت نفوذ آن بودند، اطلاع نداشتند . در کتاب “دیدار هم رزم ستارخان” صحنه‌ای جالب از ابتکارات علی مسیو قید گردیده که به شرح زیر است: “باقر خان یکی از فرماندهان برجسته قیام تبریز وهم رزم ستارخان، اصرار داشت کمیته سری را ببیند، ولی علی مسیو حاضر نمی‌شد ، تااینکه شبی دست به صحنه سازی می‌زند _ او (علی مسیو) چند تن را با عمامه و ریش وقیافه‌های دیگر آراسته و در یک زیر زمین می‌نشاند و باقر خان را از راهروی تاریک گذرانده و اجازه می‌دهد که فقط در آستانه آن محل بنشیند و بدون یک کلمه حرف زدن یک فنجان چائی بخورد و زود بلند شود. در واقع بدان وسیله او را مجذوب ومرعوب کمیته سری (مرکز غیبی) که سازمان مرموز ومعمائی شده بود می‌کند و بر می‌گرداند.

Friday, April 29, 2011

بررسی و نقد کوتاه کتاب تبریز مه آلود >>>دکتر محمد حسن پدرام

ن
تاریخ دن درس الماق گرکیر




زمانی که انقلاب مشروطیت و قیام آذربایجان و ستارخان بعد از تقدیم هزاران شهید از بهترین فرزندان این خاک و بوم می رفت تا آخرین سنگرهای استعمار را درهم بشکند و به پیروزی نهایی دست یابد، متأسفانه در اثر دسایس دولتهای استعمارگر روس و انگلیس و ایادی مزدور داخلی آنها با نا کامی روبرو شد.
 میللر کنسول حیله گر و دد منش روس، موقعی که می خواست آب را گل آلود کرده و برای ورود سربازان متجاوز روس به تبریز بهانه تراشی کند، مردم شریف و با فرهنگ و متمدن تبریز را قیاس به نفس نموده و اسم وحشی خود و دولت متبوع خود را به تبریزی ها نسبت می داد و چنین گزارش کرده بود که گویا « تبریزی های وحشی و دور از فرهنگ و تمدن خود را برای قتل عام اروپاییهای متمدن مقیم آن شهر آماده می کنند.
در آن زمان بین دولت متجاوز روس و دولت حیله گر انگلیس در سرکوب انقلاب مشروطیت هماهنگی کامل وجود داشت و طبق نوشته اردوبادی «امروزه برای خفه کردن انقلاب تبریز بین دولت تزار و انگلستان به طور قطعی و یقین سازش شده است.
به خاطر آن است که اردوبادی سیاست استعمارگرانه انگلیس را بدترین استعمار می داند.«بدترین و بی رحمانه ترین سیاست استعماری در دنیا سیاست استعماری انگلیس است.
وقتی که با چراغ سبز دولت انگلیس، سربازان متجاوز روس وارد تبریز شدند و انجمن ایالتی و ستارخان از نیت شوم مهمانان ناخوانده باخبر شدند سردار آزادی خطاب به همرزمان و مجاهدین تحت امر خود گفت:« تا دیروز جان می دادیم برای اینکه آزادی داشته باشیم و حالا باید آزادی بدهیم تا استقلال داشته باشیم.
چنان که قبلا اشاره شد طبق سناریوی از پیش تعیین شده برای جلوگیری از دست یابی انقلابیون واقعی و مجاهدین تحت رهبری ستارخان به مسند قدرت، با راهنمایی دولتهای روس و انگلیس تهران توسط انقلابیون قلابی و ساختگی فتح شد و ستارخان و باقرخان بعد از مدتی علی رغم میل باطنی در اثر فشار دولتهای استعمارگر مذکور و ایادی خائن و فراماسونرآنها به تهران تبعید شدند.
پس از سکونت سردار و سالار در تهران توطئه گران طبق نقشه از پیش تعیین شده درصدد برآمدند تا این دو قهرمان آزادی را از بین ببرند تا به راحتی و بدون دردسر و مانعی برنامه های استعمارگرانه و استثمارگرانه خود را یکی پس از دیگر عملی نمایند، در این راستا فاجعه شوم پارک اتابک را در تهران به وجود آوردند: « در فاجعه پارک اتابک اولین قدم عملی وعلنی جهت منحرف کردن انقلاب مشروطه  از مسیر اصلی و مردمی خود که به همت دلیر مردان آذربایجان به ثمر رسیده بود برداشته شد و کسانی که تا آن تاریخ دستی از دور هم در آتش انقلاب نداشتند و بر عکس، حتی مقابل انقلابیون صف آرایی کرده بودند به میوه چینی انقلاب پرداختند.

بدین ترتیب بعد از تقدیم هزاران شهید و معلول و یازده ماه جنگ و خونریزی و مقاومت مردم تبریز به رهبری انجمن ایالتی و مرکز غیبی و به فرماندهی ستارخان سردار ملی زمام امور ایران دوباره به دست کهنه درباریان و فراماسونرهای وابسته به انگلیس افتاد.